شاید منم دیگه مرده ام و خود باور ندارم....
من نرفتمو تو با تمام دلتنگی هایم مرا تنها گذاشتی....
امروز و دیشبم دوباره تکرار شد
لحظه ی دوری و فراق
من ماندمو خاطرات تلخ
سوء تفاهم نشه که خطمو خاموش کردم...
گوشیم دیگه روشن نمیشه...
همینه.... زندگی همینه
دیشب که تونستم آخرین اس م اس رو بهت بدم
هر چی منتظر اس ام است شدم جوابی نگرفتم...
تا دیگه ۱ میس کال و ۲ تا مسیج داشتم که نفهمیدم کی بوود
چون دیگه گوشیو روشن نشد...
و اما حرفام در رابطه با این پستی که گذاشتی و از من یه دیو ساختی...
تو که گمان مي کردم از تبار آسماني و دلتنگي هايم را در مي يابي
تو که گمان مي کردم ساده اي و سادگي ام را باور داري
و افسوس که حتي نمي خواستي هم قسم باشي ...
تحسینت می کنم این جملت واقعا" آتیشم زد...
چون حقم این نبود..
کاش مي فهميدي صداقتي را که در حرفم بود و در نگاهت نبود
چه نا صداقتی در حقت کردم...
بهت خیانت کردم؟؟
نــــــــــه این تو بودی که منو باور نکردی
این تو بودی که به خودت ثابت کنی من تنها با تو نبودم...
واسه اثبات حرفات از من آمار به دوستت دادی تا منو امتحان کنه..
من اینارو خوب می فهمم
چون وقتی گفت ساکنه اهواز من وقتی می پیچوندمش هنگ می کرد...
به من نگو نه که باورم نمیشه
افسانه ی جدایی آخرش جداییست...
قصه به پايان رسيد و من هنوز در اين خيالم که چرا به تو دل بستم
یعنی این قدر پست بودم و خودم نمیدونستم...؟؟؟؟
ببخشید از اینکه پا تو زندگیت گذاشتم...
و چرا تو به اين سادگي از من دل بريدي ؟!!
به کدوم سادگی؟؟؟؟؟
به سادگی بیان تو؟؟؟!!!!
به سادگی ریزش اشکهام........
گناهت را مي بخشم !
مي بخشمت که از من دل بريدي و حتي نديدي که بي تو چه بر سر اين ترانه ها مي آيد !
تو واسه من ترانه ای جز ترانه ی جدایی نسرودی..
من که میدانم قلبم فقط با یاده تو می تپد..
نديدي اشک هايي را که قطره قطره اش قصه ي من بود
و بغضي که از هرچه بود از شادي نبود !
بغضي که به دست تو شکست و چشماني که از رفتن تو غرق اشک شد
و تو حتي به اين اشکها اعتنا نکردي
فکر کنم این اشکها اشکهای من بود نه اشکهای تو
چون بغضی که هنوز بخاطر رفتنت نشکسته
بغضه منو...
تو حتي به التماس هايم هم اعتنا نکردي !
من از تو انتظار التماس نداشتم اما التماسی هم نبود
جز اینکه هیچ چیزی ازت نداشتم...
قصه به پايان رسيد و من همچنان در خيال چشمان سياه تو ام که ساده فريبم داد !
قصه به پايان رسيد و من هنوز بي عشق تو از تمام رويا ها دلگيرم !
از نظر تو پایان یافت...من تورا فریب ندادم...و چون طبق معمول همیشه
نظر من مهم نیست...!!!
حرفتو زدی و خدافظیتو کردی....
امیدوارم جای منو هر کی میگیره لیاقتشو داشته باشه...(اگه جایی واسه من وجود داشت)
تو گفتی خدانگهدار اما من مثل قدیم سکوت می کنم و خیره به
پنجره منتظرت می مانم...
گر چه میدانم نمی آیی...............................................